۰۵ مهر، ۱۳۹۰

رونویسی از شکل مضحک دنیا - 15

رویاهایم پرچم پاره‌ای است
که زخم سینه‌ی سربازم را بسته‌ام
رویاهای تو
پیراهن تازه‌ای
که برای ساعت پیروزی چرخ می‌کنی.


تکه‌ای از شعر: شمس لنگرودی 

 

رونویسی عاشقانه‌ها - 24

و راه‌رفتن تو طوری بود
که باغ‌ها با نخ پیراهن‌شان مشغول می‌شدند
تا چشم‌شان به شما نیفتد
و شرمنده‌ی خود نباشند...



تکه‌ای از شعر: شمس لنگرودی  

۱۶ شهریور، ۱۳۹۰

رونویسی از شکل مضحک دنیا - 14

من این جزیره‌ی سرگردان را
از انقلاب اقیانوس و انفجار کوه گذر داده‌ام
 
 
 
تکه‌ای از شعر: فروغ فرخزاد

رونویسی از تنهایی‌ها - 21

چرا نگاه نکردم؟
مانند آن زمانی که مردی از کنار درختان خیس گذر می‌کرد
 
 
 
تکه‌ای از شعر: فروغ فرخزاد

رونویسی تراژدی - 18

...زمان چه وزنی دارد
و ماهیان چگونه گوشت‌های مرا می‌جوند
چرا مرا همیشه در ته دریا نگاه می‌داری؟
 
 
 
تکه‌ای از شعر: فروغ فرخزاد

۱۱ شهریور، ۱۳۹۰

رونویسی از تنهایی‌ها - 20

مهمانسرا،
همیشه تنهایی مرا، تشدید می‌کند
تشخیصِ حضورِ غریبه را اطراف تنم...
 
 
 
شعر: بهاره فریس‌آبادی